آسورا āsurā
دشمن خدایان
واژهی هندی آسورا (Asura)، معادل واژهی اهورا (Ahura) نزد ایرانیان میباشد، اما با معانی مخالف. آسورا به معنای دشمن، گمراه کننده و بدکنش بوده، اما اهورا در اوستا به معنای مولا و سرور ذکر شده است. در
نویسنده: غلامرضا معصومی
واژهی هندی آسورا (Asura)، معادل واژهی اهورا (Ahura) نزد ایرانیان میباشد، اما با معانی مخالف. آسورا به معنای دشمن، گمراه کننده و بدکنش بوده، اما اهورا در اوستا به معنای مولا و سرور ذکر شده است. در کتاب ودای هندوها، آسورا لقبی برای وارونا (Varuna)، یکی از ارباب انواع به شمار میرود. آسوراها جزو آن دسته از خدایان قوم هند و اروپایی میباشند که مردم صفت بدی و پلیدی به آنها داده و از جرگهی خدایان واقعی طردشان کردهاند.
آسوراها در قسمت متأخّر ریگ ودا (Rig Veda) به صورت خدایانی بد با روحی شریر درآمدهاند. همچنین در بین هندیها، آسورا لقب خدای بزرگی بود با قدرتی شگرف و خارق العاده که خارج از تصور انسان بود. وی، مایا (Maya) را در حیطهی اختیار خویش داشته و با کمک قدرتهای خارق العادهاش آنچه عجایب و شگفتی در عالم وجود بود را به وجود آورد. نام آسورا در هند اغلب برای خدایانی مانند ایندرا (Indra)، آگنی (Agni) و اوشس (Ushas) و سایرین به کار میرود، اما به طور خاص این نام لقب میترا (Mitra) و وارونا میباشد. این دو خدا دارای قدرتهای بزرگ آسورایی بوده و بسیار محتمل است که در بین ایرانیان، یکی از این دو خداکه از دیگری بزرگتر و قویتر است، لقب اهورا گرفته باشد. شاید وارونا فقط لقبی است که قبایل هندی، خدای بزرگ خود را بدان میخواندهاند. این نظریه نیز ابراز شده که نام وارونا به زمانهای قدیم، یعنی دوران مشترک زندگی آریائیان مربوط شده و به واسطهی خصلت دوگانگی و قدرت خاص آسورا، این لفظ فقط به عنوان لقبی که معرّف وی باشد، به کار رفته است. این دو خدا هر دو با هم وهر یک در حد خویش، محافظ ریتا (Rita) (1) بوده و با کمک اوست که قدرت فرمانروایی دارند. آسورا در سانسکریت، اساطیر هندی و در قسمتهای قدیمی ریگ ودا به معنای روح اعلا، وجوه الهی و نمایندهی خدای خدایان به کار رفته و مفهوم اهورا در اوستا نیز ناشی از آن میباشد. پس از مدتی معنای آن کاملاً تغییر کرده و به عنوان زایندهی شیطان و یا دشمن خدایان معنا شد. در ودا این لقب به تمامی ایزدان یکسان داده شده و ایزدی که پیش از دیگر ایزدان این لقب را به خود میگیرد، دیائوس پیتار (Dyaus Pitar) یا "پدر آسمان" میباشد که برای هندوها در حکم سیارهی مشتری بوده و چه بسا در آغاز، نیرومندترین دیوها به شمار میرفته است. طبق تفسیر همه جانبهای که در سدهی حاضر از آسوراهای مربوطه به عمل آمده، هر یک از آسوراهای باستانی هند و ایرانی، مظهر یک مفهوم یا اندیشهی تجریدی است. برای درک این جنبهی دین و آئین هندو ایرانی، باید گفت که چنین مظهری در ذهن مریدان و معتقدان میتواند تبدیل به موجودات آسمانی همیشه حاضر شود. گفته میشود که هستهی نخستین اندیشهی ایزدی که مظهر مفهوم تجریدی شده، هر چه میخواهد باشد، اما بیشتر آنان در ذهن و خاطر پرستندگان خویش همان قدر واقعیت و عینیت یافتند که ایزدان مظهر پدیدههای طبیعی. از میان ایزدان آسورایی، پی بردن به ماهیت و طبیعت نخستین این ایزدان، کاری بسیار دشوار است، زیرا همان طور که میدانیم، یکی از عادتهای فرهنگ هندواروپایی این بود که وجود هر نیروی ناپیدا را که تصور جلوههای آن ممکن بود، عینی و واقعی میپنداشتند. از این جاست که آنچه ما تجریدی میانگاریم مانند عدالت یا شهادت، مردم روزگار باستان نوعی نیرو و توانایی پنداشته و به آنها مشخصات جسمی و خلقی میدادند تا اینکه با اساطیر در هم آمیخته و دارای مراسم ویژهی پرستش میگردید. از میان ایزدان آسورایی، میترای ودایی و میترای ایرانی، بیشتر و بهتر از دیگران شناخته شدهاند، به طوری که نه تنها ابیاتی از ودا خطاب به این ایزد است، بلکه مفصلترین و بزرگترین یشت از اوستا نیز پیشکشی به درگاه وی میباشد. به روایت دیگر: «آسوراها خدایانی ایرانی هستند که در اساطیر هند باستان به هیئت اهریمن پدیدار شدهاند به طوری که برخی از خدایان مقتدر از جمله وارونای ودایی در شمار آنها قرار میگیرند». بدین سان آسوراها با برتری یافتن ایندرا و خدایان آریایی تنزل یافته و در نقش اهریمنان از آسمانها به سرزمینهای زیرین که اغلب در اعماق اقیانوسها قرار دارند، تبعید میشوند. با دگرگون شدن نقش آسوراها، قدرت آنان کاستی نیافته، چنان که یکی از نمودهای شگفت انگیز اساطیر هند باستان، برابری نیروی خدایان و اهریمنان و نبرد دائمی آنان برای تسلط بر سه جهان میباشد. در اساطیر هندو، خدایان همیشه نمیتوانند آسمان را کنترل کنند، اما نقش خویش را حفظ کردهاند.
آمریتا (Amrita)، قربانی و نذور انسانها در انحصار خدایان قرار داشته و در حفظ آن، تدبیرهای مختلفی را به کار میبندند. گاه با روی آوردن به ریاضت کشی، امتیازاتی خاص را از خدایان بزرگ و به ویژه از برهما (Brahma) نیز به چنگ میآورند. بسیاری از این اهریمنان با فراگیری الهیات به موهبتهایی دست یافته و خدایان اغلب با دست یازیدن به نیرنگ، نیروی یاران خویش، ریاضت کشی و به کار بستن تدبیرهای مختلف، آنها را از داشتن آن موهبتها، محروم میسازند.
در آغاز و زمانی که آسوراها نیز در شمار خدایان بودند، از قربانی و نذورات نیرو میگرفتند. دیوها، نیروی خویش را از "ستایش خاموش" (2) فراهم ساخته و آسوراها که از این سلاح غافل بودند، توان درک آن را نداشته و در نتیجه در برابر دِواها ناتوان میشدند. بدین سان آسوراها با اتکای به خوردن قربانی، ناتوان و خدایان با حمایت یکدیگر به نیروی خلاق بزرگتری دست یافتند. نیروی خدایان و اهریمنان در یکی از آفرینشهای دورانی جهان به سبب نقصان آمریتا و دیگر چیزهای ارزشمند، دچار کاستی شده و به همین دلیل خدایان تصمیم گرفتند که در کَره گیری اقیانوس شیر، از آسوراها مدد بگیرند. خدایان، آسوراها را نوید دادند که پس از کره گیری از اقیانوس شیر، آنها آمریتا حاصل را به تساوی بین یکدیگر تقسیم میکنند و چنین بود که آسوراها در این کار شرکت کردند. در پایان کار، خدایان به وعدهی خویش عمل نکرده و به همین دلیل خدایان با نوشیدن آمریتا از آسوراها، نیرومندتر بودند. در این ماجرا ویشنو (Vishnu) به خدایان میگوید که بعد از انجام این کار با تدبیری، آسوراها را از دستیابی به آمریتا محروم و خدایان را از سستی و پریشانی رهایی میبخشد. اهریمنان با وجود تردید، در کار کره گیری از اقیانوس شیر شرکت کردند. آنها نخست خدایان را یاری کردند تا از کوه ماندارا (Mandara) به عنوان سیخ کره گیری بهره گرفته، سپس گیاهان دارویی مناسب را گردآوری کرده و درون اقیانوس ریختند. با یافتن واسوکی (Vasuki) یا اژدرمار، از او نیز به عنوان طناب کره گیری استفاده کردند. واسوکی را برای چرخاندن سیخ کره گیری به دور کوه ماندارا پیچیده و ویشنو که بر کار آنان نظارت داشت، از آسوراها خواست تا سر واسوکی و از خدایان خواست تا دُم وی را بگیرند. با پیشرفت کار کره گیری، نفس واسوکی بر اثر فشار داغ شده و اهریمنان بر اثر آن چار اختناق شدند، در حالی که خدایان از خنکی اقیانوس برخوردار شده و آسیبی به آنان نرسید. شیوا (Shiva) ناچار شد به جانب سر واسوکی رفته و استفراغ وی را در کام کشد. به همین سبب گردن شیوا به رنگ آبی در آمده و واسوکی پالوده شد و از آن پس کمربند ویشنو گردید. با پیشرفت کار کره گیری، کوه ماندارا به تدریج در بستر نرم اقیانوس فرو رفت و ویشنو نیز در هیئت یک لاک پشت به اعماق اقیانوس فرو رفته و تکیه گاه کوه شد. سپس اشیاء ارزشمند، یکی پس از دیگری بر سطح اقیانوس نمایان شده و هر یک از آنان به یکی از خدایان یا ریشیهای (Rishi) مدعی آن داده شدند. اهریمنان تنها به یک چیز توجه داشتند و آن دستیابی به آمریتا بود. سرانجام آمریتا نیز در ساغری در دست دانو ناتاری (Danu Natari)، طبیب خدایان نمایان شد. خدایان و اهریمنان طناب کره گیری را رها کرده و به جانب دانو ناتاری شتافتند. اهریمنان به ساغر آمریتا دست یافته و برای نوشیدن آمریتا با یکدیگر به ستیز برخاستند. در این هنگام دختری بسیار زیبا که تا بدان هنگام کسی چون او را ندیده بود، در میان اهریمنان نمایان شده و همین امر سبب شد تا اهریمنان آمریتا را فراموش کرده و به تماشای دختر زیبا بپردازند. دختر زیبا که موهینی (Mohini) نام داشت لبخند زنان و با کرشمه به جانب جام اشاره کرده و اهریمنان نیز جام را در کف وی نهادند. موهینی یادآور شد که خدایان و اهریمنان هر دو به تساوی باید از آمریتا برخوردار شوند، اهریمنان نیز به ناچار پذیرفتند. سپس موهینی از برابر صف خدایان گذشته و هر خدا را جرعهای از آمریتا نوشانید، اما به پایان رسیدن صف خدایان به ناگاه ناپدید گشت، زیرا موهینی تجلی مادینهای از تجلیات ویشنو بود. بنابراین نبردی بزرگ بین اهریمنان و خدایان در گرفته و خدایان که با نوشیدن آمریتا قدرت یافته بودند، بر اهریمنان پیروز شدند. پس از این ماجرا، اهریمنان دیگر نتوانستند به آمریتا دست یابند. در نبرد اهریمنان و خدایان، گاهی برخی از اهریمنان با ریاضت کشی قدرت یافته و خدایان را شکست میدادند، اما پس از چندی به سبب بیپروایی و غرور بسیار، شکست خورده و نابود میشدند. مهمترین دورهی به اوج رسیدن قدرت اهریمنان، در پایان هر عصر و زمانی است که جهان رو به ویرانی میرود. در اسطورهای دیگر آمده است: «این نیروی ویرانگر، در آتش نمادین پاتالا (Patala) و در اعماق اقیانوس پدیدار میگردد. هنگامی که پدر اقیانوس یا سارگه (Sargah) میمیرد، مادرش که وی را در بطن خود دارد، تصمیم به افکندن خویش در آتش مراسم "مرده سوزان" میگیرد تا خود را نابود سازد.
آوروره (Aurora) (3) که مسئول سالم زاده شدن سارگه است، چنان از این تصمیم خشمگین میشود که از رانش، آتشی زبانه کشیده و سه جهان را به نابودی تهدید میکند. پس برهما به نجات آفریدههای خویش برخاسته و آوروره را از برافروختن آتش بیشتر و نابودی جهان باز میدارد و به او وعده میدهد تا پسرش در پایان هر عصر، یاور برهما در برافروختن آتشی باشد که جهان را نابود میسازد. بنابراین برهما در پایان هر عصر، در اقیانوس مسکن میگزیند و همهی جهان و خدایان در آتش نابود میشوند. به جز تباهکنندگان قربانی، آسوراهای دیگری نیز وجود دارند. دایتیاها (Daityas) و دانوهها (Danavas) از فرزندان کاشیاپه (Kashyapa) در شمار اهریمنان اقیانوس و اهریمنانی هستند که توسط ایندرا به اعماق اقیانوس تبعید شدند. آسوراها به هیئتهای مختلف و دلخواه، نمایان میشدند. در نبرد با کریشنا (Krishna)، آنان به فرماندهی کانسه (Kansa) تغییر شکل دادند. کسین (Kesin) نیز از این شمار و از مخالفان ایندرا بود. وی در نبرد با خدایان از گرزی عظیم علیه ایندرا استفاده کرده، صخرهای به جانب او پرتاب میکند، اما ایندرا حملههای او را دفع و آسوراها را منهدم میسازد. برخی از دایتیاها از قدرتی خاص برخوردار بوده و میتوانستند مسکنشان را به دلخواه جابه جا کنند. شهر آنها، هیرانیاپورا (Hiranyapura) گاهی در اعماق اقیانوس و در موقعیتی دیگر به هنگام نبرد با ایندرا، زمانی در زیرزمین و زمانی دیگر به پرواز در میآمد. بر اساس براهمانا (Brahmana)، آسورهها از نَفَس پراجاپاتی (Prajapati) آفریده شدهاند. در ماهاباراتا (Mahabharata) نیز این اهریمنان به سه گروه جنها، غولها و بربرها تقسیم شده و به عنوان بندگان شیوا (Shiva) تعریف شدهاند. در نتیجه آنها را با کیش باستانی شیوا، یعنی کیشی که در آغاز، احتمالاً نیرومندترین مخالف استقرار اشکال ودایی پرستش در سراسر هند بوده، مربوط دانستهاند. از این رو میتوان گفت که قدر و ارزش وداها در این است که توسط آنها دین را در حال تکوین میبینیم. تولد، رشد و مرگ خدایان، سیر عقاید، از روان پرستی گرفته تا وحدت وجود فلسفی و از خرافات آتروه ودا (Atharva Veda) گرفته تا توحید عالی اوپانیشاد (Upanishad)، همه و همه را میتوانیم در وداها دنبال کنیم.
معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول
آسوراها در قسمت متأخّر ریگ ودا (Rig Veda) به صورت خدایانی بد با روحی شریر درآمدهاند. همچنین در بین هندیها، آسورا لقب خدای بزرگی بود با قدرتی شگرف و خارق العاده که خارج از تصور انسان بود. وی، مایا (Maya) را در حیطهی اختیار خویش داشته و با کمک قدرتهای خارق العادهاش آنچه عجایب و شگفتی در عالم وجود بود را به وجود آورد. نام آسورا در هند اغلب برای خدایانی مانند ایندرا (Indra)، آگنی (Agni) و اوشس (Ushas) و سایرین به کار میرود، اما به طور خاص این نام لقب میترا (Mitra) و وارونا میباشد. این دو خدا دارای قدرتهای بزرگ آسورایی بوده و بسیار محتمل است که در بین ایرانیان، یکی از این دو خداکه از دیگری بزرگتر و قویتر است، لقب اهورا گرفته باشد. شاید وارونا فقط لقبی است که قبایل هندی، خدای بزرگ خود را بدان میخواندهاند. این نظریه نیز ابراز شده که نام وارونا به زمانهای قدیم، یعنی دوران مشترک زندگی آریائیان مربوط شده و به واسطهی خصلت دوگانگی و قدرت خاص آسورا، این لفظ فقط به عنوان لقبی که معرّف وی باشد، به کار رفته است. این دو خدا هر دو با هم وهر یک در حد خویش، محافظ ریتا (Rita) (1) بوده و با کمک اوست که قدرت فرمانروایی دارند. آسورا در سانسکریت، اساطیر هندی و در قسمتهای قدیمی ریگ ودا به معنای روح اعلا، وجوه الهی و نمایندهی خدای خدایان به کار رفته و مفهوم اهورا در اوستا نیز ناشی از آن میباشد. پس از مدتی معنای آن کاملاً تغییر کرده و به عنوان زایندهی شیطان و یا دشمن خدایان معنا شد. در ودا این لقب به تمامی ایزدان یکسان داده شده و ایزدی که پیش از دیگر ایزدان این لقب را به خود میگیرد، دیائوس پیتار (Dyaus Pitar) یا "پدر آسمان" میباشد که برای هندوها در حکم سیارهی مشتری بوده و چه بسا در آغاز، نیرومندترین دیوها به شمار میرفته است. طبق تفسیر همه جانبهای که در سدهی حاضر از آسوراهای مربوطه به عمل آمده، هر یک از آسوراهای باستانی هند و ایرانی، مظهر یک مفهوم یا اندیشهی تجریدی است. برای درک این جنبهی دین و آئین هندو ایرانی، باید گفت که چنین مظهری در ذهن مریدان و معتقدان میتواند تبدیل به موجودات آسمانی همیشه حاضر شود. گفته میشود که هستهی نخستین اندیشهی ایزدی که مظهر مفهوم تجریدی شده، هر چه میخواهد باشد، اما بیشتر آنان در ذهن و خاطر پرستندگان خویش همان قدر واقعیت و عینیت یافتند که ایزدان مظهر پدیدههای طبیعی. از میان ایزدان آسورایی، پی بردن به ماهیت و طبیعت نخستین این ایزدان، کاری بسیار دشوار است، زیرا همان طور که میدانیم، یکی از عادتهای فرهنگ هندواروپایی این بود که وجود هر نیروی ناپیدا را که تصور جلوههای آن ممکن بود، عینی و واقعی میپنداشتند. از این جاست که آنچه ما تجریدی میانگاریم مانند عدالت یا شهادت، مردم روزگار باستان نوعی نیرو و توانایی پنداشته و به آنها مشخصات جسمی و خلقی میدادند تا اینکه با اساطیر در هم آمیخته و دارای مراسم ویژهی پرستش میگردید. از میان ایزدان آسورایی، میترای ودایی و میترای ایرانی، بیشتر و بهتر از دیگران شناخته شدهاند، به طوری که نه تنها ابیاتی از ودا خطاب به این ایزد است، بلکه مفصلترین و بزرگترین یشت از اوستا نیز پیشکشی به درگاه وی میباشد. به روایت دیگر: «آسوراها خدایانی ایرانی هستند که در اساطیر هند باستان به هیئت اهریمن پدیدار شدهاند به طوری که برخی از خدایان مقتدر از جمله وارونای ودایی در شمار آنها قرار میگیرند». بدین سان آسوراها با برتری یافتن ایندرا و خدایان آریایی تنزل یافته و در نقش اهریمنان از آسمانها به سرزمینهای زیرین که اغلب در اعماق اقیانوسها قرار دارند، تبعید میشوند. با دگرگون شدن نقش آسوراها، قدرت آنان کاستی نیافته، چنان که یکی از نمودهای شگفت انگیز اساطیر هند باستان، برابری نیروی خدایان و اهریمنان و نبرد دائمی آنان برای تسلط بر سه جهان میباشد. در اساطیر هندو، خدایان همیشه نمیتوانند آسمان را کنترل کنند، اما نقش خویش را حفظ کردهاند.
آمریتا (Amrita)، قربانی و نذور انسانها در انحصار خدایان قرار داشته و در حفظ آن، تدبیرهای مختلفی را به کار میبندند. گاه با روی آوردن به ریاضت کشی، امتیازاتی خاص را از خدایان بزرگ و به ویژه از برهما (Brahma) نیز به چنگ میآورند. بسیاری از این اهریمنان با فراگیری الهیات به موهبتهایی دست یافته و خدایان اغلب با دست یازیدن به نیرنگ، نیروی یاران خویش، ریاضت کشی و به کار بستن تدبیرهای مختلف، آنها را از داشتن آن موهبتها، محروم میسازند.
در آغاز و زمانی که آسوراها نیز در شمار خدایان بودند، از قربانی و نذورات نیرو میگرفتند. دیوها، نیروی خویش را از "ستایش خاموش" (2) فراهم ساخته و آسوراها که از این سلاح غافل بودند، توان درک آن را نداشته و در نتیجه در برابر دِواها ناتوان میشدند. بدین سان آسوراها با اتکای به خوردن قربانی، ناتوان و خدایان با حمایت یکدیگر به نیروی خلاق بزرگتری دست یافتند. نیروی خدایان و اهریمنان در یکی از آفرینشهای دورانی جهان به سبب نقصان آمریتا و دیگر چیزهای ارزشمند، دچار کاستی شده و به همین دلیل خدایان تصمیم گرفتند که در کَره گیری اقیانوس شیر، از آسوراها مدد بگیرند. خدایان، آسوراها را نوید دادند که پس از کره گیری از اقیانوس شیر، آنها آمریتا حاصل را به تساوی بین یکدیگر تقسیم میکنند و چنین بود که آسوراها در این کار شرکت کردند. در پایان کار، خدایان به وعدهی خویش عمل نکرده و به همین دلیل خدایان با نوشیدن آمریتا از آسوراها، نیرومندتر بودند. در این ماجرا ویشنو (Vishnu) به خدایان میگوید که بعد از انجام این کار با تدبیری، آسوراها را از دستیابی به آمریتا محروم و خدایان را از سستی و پریشانی رهایی میبخشد. اهریمنان با وجود تردید، در کار کره گیری از اقیانوس شیر شرکت کردند. آنها نخست خدایان را یاری کردند تا از کوه ماندارا (Mandara) به عنوان سیخ کره گیری بهره گرفته، سپس گیاهان دارویی مناسب را گردآوری کرده و درون اقیانوس ریختند. با یافتن واسوکی (Vasuki) یا اژدرمار، از او نیز به عنوان طناب کره گیری استفاده کردند. واسوکی را برای چرخاندن سیخ کره گیری به دور کوه ماندارا پیچیده و ویشنو که بر کار آنان نظارت داشت، از آسوراها خواست تا سر واسوکی و از خدایان خواست تا دُم وی را بگیرند. با پیشرفت کار کره گیری، نفس واسوکی بر اثر فشار داغ شده و اهریمنان بر اثر آن چار اختناق شدند، در حالی که خدایان از خنکی اقیانوس برخوردار شده و آسیبی به آنان نرسید. شیوا (Shiva) ناچار شد به جانب سر واسوکی رفته و استفراغ وی را در کام کشد. به همین سبب گردن شیوا به رنگ آبی در آمده و واسوکی پالوده شد و از آن پس کمربند ویشنو گردید. با پیشرفت کار کره گیری، کوه ماندارا به تدریج در بستر نرم اقیانوس فرو رفت و ویشنو نیز در هیئت یک لاک پشت به اعماق اقیانوس فرو رفته و تکیه گاه کوه شد. سپس اشیاء ارزشمند، یکی پس از دیگری بر سطح اقیانوس نمایان شده و هر یک از آنان به یکی از خدایان یا ریشیهای (Rishi) مدعی آن داده شدند. اهریمنان تنها به یک چیز توجه داشتند و آن دستیابی به آمریتا بود. سرانجام آمریتا نیز در ساغری در دست دانو ناتاری (Danu Natari)، طبیب خدایان نمایان شد. خدایان و اهریمنان طناب کره گیری را رها کرده و به جانب دانو ناتاری شتافتند. اهریمنان به ساغر آمریتا دست یافته و برای نوشیدن آمریتا با یکدیگر به ستیز برخاستند. در این هنگام دختری بسیار زیبا که تا بدان هنگام کسی چون او را ندیده بود، در میان اهریمنان نمایان شده و همین امر سبب شد تا اهریمنان آمریتا را فراموش کرده و به تماشای دختر زیبا بپردازند. دختر زیبا که موهینی (Mohini) نام داشت لبخند زنان و با کرشمه به جانب جام اشاره کرده و اهریمنان نیز جام را در کف وی نهادند. موهینی یادآور شد که خدایان و اهریمنان هر دو به تساوی باید از آمریتا برخوردار شوند، اهریمنان نیز به ناچار پذیرفتند. سپس موهینی از برابر صف خدایان گذشته و هر خدا را جرعهای از آمریتا نوشانید، اما به پایان رسیدن صف خدایان به ناگاه ناپدید گشت، زیرا موهینی تجلی مادینهای از تجلیات ویشنو بود. بنابراین نبردی بزرگ بین اهریمنان و خدایان در گرفته و خدایان که با نوشیدن آمریتا قدرت یافته بودند، بر اهریمنان پیروز شدند. پس از این ماجرا، اهریمنان دیگر نتوانستند به آمریتا دست یابند. در نبرد اهریمنان و خدایان، گاهی برخی از اهریمنان با ریاضت کشی قدرت یافته و خدایان را شکست میدادند، اما پس از چندی به سبب بیپروایی و غرور بسیار، شکست خورده و نابود میشدند. مهمترین دورهی به اوج رسیدن قدرت اهریمنان، در پایان هر عصر و زمانی است که جهان رو به ویرانی میرود. در اسطورهای دیگر آمده است: «این نیروی ویرانگر، در آتش نمادین پاتالا (Patala) و در اعماق اقیانوس پدیدار میگردد. هنگامی که پدر اقیانوس یا سارگه (Sargah) میمیرد، مادرش که وی را در بطن خود دارد، تصمیم به افکندن خویش در آتش مراسم "مرده سوزان" میگیرد تا خود را نابود سازد.
آوروره (Aurora) (3) که مسئول سالم زاده شدن سارگه است، چنان از این تصمیم خشمگین میشود که از رانش، آتشی زبانه کشیده و سه جهان را به نابودی تهدید میکند. پس برهما به نجات آفریدههای خویش برخاسته و آوروره را از برافروختن آتش بیشتر و نابودی جهان باز میدارد و به او وعده میدهد تا پسرش در پایان هر عصر، یاور برهما در برافروختن آتشی باشد که جهان را نابود میسازد. بنابراین برهما در پایان هر عصر، در اقیانوس مسکن میگزیند و همهی جهان و خدایان در آتش نابود میشوند. به جز تباهکنندگان قربانی، آسوراهای دیگری نیز وجود دارند. دایتیاها (Daityas) و دانوهها (Danavas) از فرزندان کاشیاپه (Kashyapa) در شمار اهریمنان اقیانوس و اهریمنانی هستند که توسط ایندرا به اعماق اقیانوس تبعید شدند. آسوراها به هیئتهای مختلف و دلخواه، نمایان میشدند. در نبرد با کریشنا (Krishna)، آنان به فرماندهی کانسه (Kansa) تغییر شکل دادند. کسین (Kesin) نیز از این شمار و از مخالفان ایندرا بود. وی در نبرد با خدایان از گرزی عظیم علیه ایندرا استفاده کرده، صخرهای به جانب او پرتاب میکند، اما ایندرا حملههای او را دفع و آسوراها را منهدم میسازد. برخی از دایتیاها از قدرتی خاص برخوردار بوده و میتوانستند مسکنشان را به دلخواه جابه جا کنند. شهر آنها، هیرانیاپورا (Hiranyapura) گاهی در اعماق اقیانوس و در موقعیتی دیگر به هنگام نبرد با ایندرا، زمانی در زیرزمین و زمانی دیگر به پرواز در میآمد. بر اساس براهمانا (Brahmana)، آسورهها از نَفَس پراجاپاتی (Prajapati) آفریده شدهاند. در ماهاباراتا (Mahabharata) نیز این اهریمنان به سه گروه جنها، غولها و بربرها تقسیم شده و به عنوان بندگان شیوا (Shiva) تعریف شدهاند. در نتیجه آنها را با کیش باستانی شیوا، یعنی کیشی که در آغاز، احتمالاً نیرومندترین مخالف استقرار اشکال ودایی پرستش در سراسر هند بوده، مربوط دانستهاند. از این رو میتوان گفت که قدر و ارزش وداها در این است که توسط آنها دین را در حال تکوین میبینیم. تولد، رشد و مرگ خدایان، سیر عقاید، از روان پرستی گرفته تا وحدت وجود فلسفی و از خرافات آتروه ودا (Atharva Veda) گرفته تا توحید عالی اوپانیشاد (Upanishad)، همه و همه را میتوانیم در وداها دنبال کنیم.
پینوشتها:
1. قانون مرموز وارونا یا همان قانون یا نظم اخلاقی در اساطیر هند باستان.
2. سلاحی برای برتری جستن دِواها یا خدایان.
3. فرزانهای عارف که در این اسطوره مسئول بقای اقیانوس و جایی است که اهریمنان در آن مأوا دارند.
معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}